درس خارج فقه – استاد شهیدی پور مدظله
جلسه 20 مکاسب محرمه – تاریخ: چهارشنبه 95/12/4
موضوع: مکاسب محرمه / حرمت شطرنج / حرمت شطرنج بعد از خروج از آلیت قمار
فهرست مطالب:
اختلاف در حرمت شطرنج بعد از خروج از آلیت قمار
مختار مرحوم آقای خوئی: حرمت شطرنج مطلقا
مختار مرحوم امام : ملاک حرمت قمار بودن است
مؤید دوم: حرمت شطرنج تعبدی است چون یک مسابقه فکری است نه یک بازی که فقط بر اساس شانس است
تنبیه: بنابر جریان استصحاب در شبهات حکمیه، حرمت شطرنج تا زمان خروجش از آلیت قمار، جاری است
اشکال: حرمت شطرنجهای امروزی، حالت سابقه متیقنه ندارد
پاسخ: طبیعت شطرنج همانطور که موضوع آلیت قمار است، موضوع حرمت هم هست
آقای سیستانی: ملاک حلیت در شطرنج و نرد خروج از آلیت قمار است در کل دنیا چون منصوص هستند
اشکال اول: فرقی بین این دو و سایر آلات قمار نیست
گذشته سیاه شطرنج تاثیر دارد در عدم احراز خروج از آلیت قمار
بازی شطرنج با کامپیوتر حرام است
فرض سوم: بازی با غیر آلات قمار همراه با بردوباخت مالی
جواب (مرحوم امام): عدم صدق عرفی قمار بر مانند مسابقه خوشنویسی
أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی سیّدنا محمّد و آله الطاهرین سیّما بقیّة اللّه فی الأرضین و اللعن علی أعدائهم أجمعین.
اختلاف در حرمت شطرنج بعد از خروج از آلیت قمار
بحث راجع به این بود که لعب به آلات قمار بدون رهان عرض کردیم ظاهر ادله این است که حرام هست.
و در مورد شطرنج اختلاف هست که آیا حتی بعد از خروج از آلیت قمار حرمتش باقی میماند یا از بین میرود؟
مختار مرحوم آقای خوئی: حرمت شطرنج مطلقا
مرحوم آقای خوئی فرمود حرمت شطرنج دائر مدار صدق آلیت قمار نیست. نص خاص نهی کرده است از لعب به شطرنج. و قبلا هم خواندیم روایاتی که نهی غلیظ و شدید کرده بود نسبت به آنکه در جامع بزنطی نقل شد که به نظر ما معتبر هست. و لو مرحوم آقای خوئی معتبر نمیدانند اما ایشان به روایات دیگر که نهی از شطرنج و نرد در آن شده تمسک میکنند.
مختار مرحوم امام : ملاک حرمت قمار بودن است
در مقابل امام قدس سره، آقای سیستانی، مرحوم استاد فرمودند عرفا از نهی از لعب به شطرنج اطلاق استفاده نمیشود.
چون در آن زمان آلت قمار بوده. وقتی نهی میکنند از لعب به شطرنج در ذهن میآید که مثالی است برای آلة القمار. و اگر یک روزی از آلیت قمار خارج شد، دیگه اطلاق ندارد این نهی.
مؤیدات نظر آقای خویی ره
مؤید اول:
برخی در تایید فرمایش آقای خوئی گفتهاند که اصلا در زمان ائمه هم شطرنج آلت قمار نبوده؛ بازی امراء و سلاطین بوده و اینها بردوباخت مالی نمیکردند در بازی شطرنج.
مؤید دوم: حرمت شطرنج تعبدی است چون یک مسابقه
بعد گفتهاند که ما اگر نبود این دلیلهای خاص میگفتیم شطرنج اصلا حتی بردوباخت مالی هم با آن بشود، قمار بر آن صادق نیست؛ شطرنج یک مسابقه علمی است. مثل اینکه دو نفر در خطاطی با هم مسابقه بگذارند، هر کس خط بهتری نوشت از دیگری یک ملیون تومان دریافت کند. تلاش میکنند هنر خطاطیشان را بروز میدهند، اینکه قماربازی نیست. فوتبال یک کار فنی است. قمار یا شانس یا نصیب است. همینجوری بازی میکنند شانس کدام طرف بچربد او برنده میشود. اما شطرنج یک کار فنی است، شانس در او نقش اصلی را بازی نمیکند، باید هنرمندانه بیاید شطرنجباز و بازی بکند، این اصلا قمار نیست. مثل فوتبالبازی است، مثل این مثال که ما عرض کردیم مسابقه در رابطه با خوشنویسی است. ولی روایت گفته که بازی با شطرنج حرام است و ما ملتزم میشویم.
البته این مطلب که در کتاب استدلالی ذکر کردند غیر از آنچه هست که در استفتائات ذکر کردهاند که موافق با نظر امام مطرح کردند.
پاسخ اول به مؤید اول: متفاهم عرفی از شطرنج این است که از آلات قمار بوده
به نظر ما این مطلب درست نیست. برخی از تلامذه امام اینجور گفتهاند به نظر ما این درست نیست. چرا؟ برای اینکه از کجا شما میگویید که شطرنج در زمان ائمه آلات قمار نبوده. اتفاقا متفاهم عرفی این است که این ابزار قماربازی بوده.
پاسخ دوم به مؤید اول: احتمال اینکه از آلت قمار بوده کافی است برای عدم انعقاد اطلاق
حالا شما باید ثابت کنی که نهی به عنوان شطرنج تعلق گرفته است و مثال آلة القمار نبوده است. ما میگوییم احتمال اینکه نهی از شطرنج بما هو آلة القمار بوده کافی است که نتوانیم تمسک به اطلاق بکنیم.
ادامه پاسخ اول: سلاطین با شطرنج بازی قمار میکردند به هدف لذت بردن از شکست دادن
اینکه سلاطین بازی میکردند با شطرنج و هدفشان بردوباخت مالی نبود، نخیر اینطور نیست. اولا اختصاص به سلاطین ندارد این بازی. وانگهی چرا سلاطین دنبال بازی بردوباخت مالی نبودند؟ لذت میبردند، پول برایشان مهم نبود اما برایشان لذتبخش بود که طرف مقابل را به شکست وادار بکنند و او مبلغ زیادی را پرداخت بکند.
پس این مطلب به نظر ما قابل قبول نیست.
و متفاهم عرفی از بازی شطرنج این بود که یک نوع قمار است و در روایات در عداد قماربازی ذکر شده. النرد و الشطرنج و الاربعةعشر بمنزلة واحدة و کل شیء قومر علیه فهو میسر.[1] در عداد قمار ذکر شده. این درست نیست ما بگوییم نخیر اصلا عرفا شطرنجبازی قمار نیست، یک نوع مسابقه هنری است.
معتبره معمر بن خلاد، شطرنج، اربعةعشر، اربعةعشر که یقینا قمار است، نرد که یقینا قمار است، کل شیء قومر علیه فهو میسر، بحث قمار است، اینها را کنار هم گذاشت، این عرفی نیست بگوییم شطرنج قمار نیست. شطرنج قمار بود یا جزما یا به احتمال قوی عرفی و ما احتمال میدهیم وقتی در آن روایات نهی میکرد از شطرنج عرف از آن نهی یک مصداق از مصادیق آلات قمار میفهمیده.
و لذا ما بعید نمیدانیم این فرمایش مرحوم استاد را و آقای سیستانی را وفاقا للسید الامام که اگر شطرنج عرفا دیگر آلت قمار نباشد که عرض کردیم سابقه آلت قمار بودن شطرنج باعث میشود به این زودی احراز نکنیم خروج شطرنج را از آلیت قمار،
ولی اگر یک روزی احراز کردیم خروج شطرنج را از آلیت قمار ما بعید نمیدانیم که دیگه نشود تمسک کرد به اطلاقات نهی از شطرنج. با همان لسان غلاظ و شدادش. مگر لسان غلاظ و شداد باعث میشود از موضوع آن رفع ید کنیم؟ خب شاید موضوع آن شطرنج است بما هو آلة القمار.
تنبیه: بنابر جریان استصحاب در شبهات حکمیه، حرمت شطرنج تا زمان خروجش از آلیت قمار، جاری است
بله، ما یک اشکالی به امام و آقای سیستانی داریم؛ نه به مرحوم استاد و خودمان. به امام و آقای سیستانی که استصحاب در شبهات حکمیه را قبول دارند.
میگوییم آقا! زمان ائمه شطرنج یقینا حرام بود، اگر نهی تعلق گرفته به ذات شطرنج الان نهی باقی است، اگر نهی تعلق گرفته بود به عنوان آلة القمار نهی الان مرتفع است، یقین به حدوث نهی از شطرنج داریم و شک در بقاء آن، شما که قائل به استصحاب در شبهات حکمیه هستید چرا استصحاب نکردید؟
آیا استظهار میکنید که نهی از شطرنج اساسا یعنی نهی از شطرنج بما هو آلة القمار؟ یعنی ظاهر دلیل ارتفاع حرمت است عند زوال آلیة القمار عن الشطرنج؟ اینکه خیلی سخت است، انسان استظهار کند که اگر شطرنج آلة القمار دیگه نبود، ظاهر دلیل این است که دیگه حرمتش زائل میشود.
فوقش شما بفرمایید بیش از این ظهور ندارد نهی از شطرنج که زمانی که آلة القمار است حرام است. بعد از زوال عنوان آلة القمار شک میکنیم در بقاء حرمت نه اینکه حجت داشته باشیم بر زوال حرمت از آن.
و لذا استصحاب در شبهات حکمیه را که کسی قبول میکند میگوید شطرنج یک موقعی معروض حرمت بود، موضوع در استصحاب به نظر عرفی باید باقی باشد، موضوع جعل مهم نیست، الماء المتغیر نجس، ماء بعد از زوال تغیرش چه جور استصحاب میشود حرمتش با اینکه عنوان الماء المتغیر نجس شامل مائی که زال تغیره نمیشود؟
چون میگویند معروض حکم مهم است به نظر عرف، معروض نجاست ذات ماء است و لو موضوع جعل، الماء المتغیر باشد. در اینجا هم و لو موضوع جعل این باشد که یحرم اللعب بآلات القمار ولی به نظر عرف معروض حرمت ذات شطرنج بوده. شطرنجبازی در آن زمان عرف میگوید حرام بوده، خب احتمال میدهیم نهی به شطرنج بما هو هو تعلق گرفته است لا مادام آلة القمار، خب استصحاب میکنیم بقاء حرمت را.
بله، کسانی که مثل مرحوم استاد یا ما استصحاب در شبهات حکمیه را جاری نمیدانند، میتوانند رجوع کنند به اصل برائت.
اشکال: حرمت شطرنجهای امروزی، حالت سابقه متیقنه ندارد
ان قلت که آقا! آن شطرنجهای قدیم خب بله، استصحاب میگوید لعب به آنها حرام است، چون آن شطرنجهای قدیم که در موزه هست که از زمان (فرض کنید) خلفاء بنی العباس مانده، بازی با این شطرنج یک زمانی حرام بود
اما این شطرنجهای جدید، شطرنجهای کامپیوتری، اینها شطرنجهای جدید است، استصحاب راجع به حرمت اینها چه جور میخواهید جاری کنید؟ خب استصحاب نسبت به آن شطرنجهایی که قدیم آلت قمار بوده بعد، زال عنه عنوان آلیة قمار خب استصحاب بکنید بقاء حرمت لعب به آنها را، اما لعب به این آلات جدیده شطرنج که از اول ساختش مشکوک است که آلت قمار هست یا نیست، خب این کی حالت سابقه یقینیه دارد؟
پاسخ: طبیعت شطرنج همانطور که موضوع آلیت قمار است، موضوع حرمت هم هست
در جواب میگوییم عرف طبیعت شطرنج را موضوع حرمت میبیند.
سؤال: …
جواب: الان هم همین است. … الان هم شاه دارد دیگه. نکند بجای شطرنج عوض کردند، کردند مثلا نخستوزیر؟ … نه. اینکه اطلاق دارد دیگه. هر چیزی که ما یصدق علیه الشطرنج. طبیعی شطرنج حرام بود استصحاب میکنیم طبیعی شطرنج امروز حرام است و این هم مصداق طبیعی شطرنج است.
و الا نقض میشود به امام و آقای سیستانی که استصحاب میکنند در موارد شک در خروج از آلیت قمار را که استصحاب میکنیم بقاء آلیة القمار را، خب آن هم همین اشکال پیش میآید دیگه که آنی که آلة القمار بوده، آن شطرنجهای قدیمه، این شطرنجهای جدید از اول حدوث مشکوک است که آلة القمار است، پس چرا استصحاب کرد امام آلیة القمار را و فرمود باید برای جواز لعب به شطرنج احراز کنیم از آلیت قمار خارج شده و الا استصحاب آلیت قمار جاری میشود.
این معلوم میشود که طبیعی شطرنج را موضوع میگیرد و استصحاب میکند طبیعی الشطرنج هنوز آلت قمار است. ما میگوییم چرا استصحاب نکردید طبیعی الشطرنج هنوز هم حرام است. بله، این اشکال به ما وارد نیست.
آقای سیستانی: ملاک حلیت در شطرنج و نرد خروج از آلیت قمار است در کل دنیا چون منصوص هستند
راجع به فرمایش آقای سیستانی هم که راجع به شطرنج و همینطور نرد، چون منصوص است گفتند باید در کل دنیا از آلیت قمار خارج بشود اما در بقیه آلات قمار که منصوص نیستند نخیر، هر بلدی حکم خودش را دارد. بیلیارد باید ببینیم در عرف ما، البته عرف حوزه را نمیگوید که، عرف آنهایی که اینجور بازی میکنند، عرف شأنی، یعنی آنهایی که اینجور بازی میکنند آیا متعارف این است که بردوباخت مالی میکنند یا نه؟
اشکال اول: فرقی بین این دو و سایر آلات قمار نیست
میگوییم ما الفرق بینهما؟ اصلا چرا در آلات القمار عرف بلد را شما معتبر میدانید؟ آلة القمار یک معنای عام دارد.
در متعارف بلدان اگر آلة القمار است، حالا در شهر قم فرض کنید مراجع به مردم گفتند مردم! بالاغیرتا بیلیارد که بازی میکنید، ما که هر چی گفتیم بازی نکنید گوش ندادید، لااقل بالاغیرتا بردوباخت مالی نکنید، مردم هم گفتند خب این شد یک حرفی، در قم عرف دیگه بیلیارد را بردوباخت مالی نمیکند، این عرفا دیگه آلة القمار نیست؟ کل دنیا متعارف این است که آلة القمار است، خصوص شهر ما این معیار آلیت قمار نیست.
سؤال: …
جواب: در مکیل و موزون هم ما اشکال داریم. اگر در متعارف بلدان مکیل است، حالا در شهر شما مکیل نیست، اطلاق دارد. انما الربا فیما یکال او یوزن. چه فرق میکند با لایسجد علی ما یلبس او یؤکل؟ حتما باید در شهر ما این ملبوس باشد یا مأکول باشد؟ … بله، مأکول است. همانی که چینیها میخورند مأکول است. ماهیهای بی فلس میخورند، حشرات میخورند، خب اینها مأکول است دیگه. مأکول حرام است منتها.
ما معتقدیم معیار متعارف بلدان است در همه جا. متعارف بلدان در عالم. اگر بخواهید شبهه مفهومیه درست کنید به قول مرحوم شیخ انصاری آب هم شبهه مفهومیه دارد با اینکه از اوضح مفاهیم است. ولی بالاخره ما معتقدیم معیار عرف بلد تنها نیست. و اگر معیار عرف بلد است، خب شما که شطرنج و نرد را مثال میگیرید برای آلة القمار چه فرق میکند؟ اینجا هم بگویید معیار عرف بلد است. چه فرق میکند با بقیه آلات قمار.
اگر خصوصیت دارد نرد و شطرنج، پس مثل آقای خوئی بشوید، بگویید حتی اگر در جمیع بلدان هم از آلیت قمار خارج شده باشد ولی چون قدیم آلت قمار بوده هنوز هم حرام است.
ما این تبعیض را نمیفهمیم که اگر در کل دنیا احراز کنیم از آلیت قمار خارج شده، گذشته سیاه شطرنج مهم نیست، جایز میشود ولی این گذشته سیاهش اثرش این است که در بقیه آلات قمار عرف بلد معیار است ولی در نرد و شطرنج باید در کل دنیا از آلیت قمار خارج بشود، آخه این تبعیض برای چیه؟ اگر موضوعیت دارد، پس گذشته سیاه نرد و شطرنج باعث میشود حرام بشود الی الابد. اگر مثالیت دارد برای آلات قمار، حکم آلات قمار را بار کنید: اگر صدق آلات قمار تابع عرف بلد است، اینجا هم تابع عرف بلد باشد.
گذشته سیاه شطرنج تاثیر دارد در عدم احراز خروج از آلیت قمار
و به نظر ما هیچ کجا تابع عرف بلد نیست. و شطرنج اگر احراز نشود که از آلیت قمار در متعارف بلدان خارج شده که عرض کردم گذشته سیاه شطرنج تاثیر دارد در عدم احراز خروج این شطرنج از آلیت قمار. و لذا تا شک داریم استصحاب بقاء آلیت قمار میکنیم.
بازی شطرنج با کامپیوتر حرام است
و آن وقت بازی شطرنج کامپیوتریش هم حرام است. اگر طرف بازیت هم خود کامپیوتر است، برنامه کامپیوتر است، داری با برنامه کامپیوتر بازی شطرنج میکنی او هم اشکال دارد. ما نمیگوییم حالا حتما به نحو فتوی کسی بگوید حرام است، بالاخره این هم لعب به شطرنج است دیگه. حالا البته شبهه انصراف که طرف مقابلت هم انسان باشد، لعب به شطرنج شبهه انصراف دارد ولی همانطور که آقای سیستانی هم احتیاط کردند جای احتیاط دارد که اطلاق لعب به شطرنج اینجا را هم شامل بشود.
سؤال: …
جواب:] این مردم از دنیا خبر دارند یا ندارند؟ … از دنیا خبر دارند پس هنوز از آلیت قمار خارج نشده دیگه. … اگر اینجور باشد پس برای مردم تهران هم قنویت مأکول نیست؛ سجده کنند.
میگویند ما چه کار داریم به قمیها که پشت سر هم آبگوشت قنویت و آش قنویت و اینها میپزند. … ما از باب تقریب به ذهن عرض کردیم. به قول شما قنویت را هم آنها مأکول میدانند. ولی مأکول چه کسانی میدانند؟ مأکول خودشان که نمیدانند، مأکول قمیها میدانند. … پوست هندوانه مأکول است؟ … تازه شدید مثل چینیها.
خب حالا اگر واقعا همین پوست گردو را که پوست گردو دیگه مأکول نیست، اگر یک مردمی بودند پوست گردو را مربا میکردند، آرد میکردند… میدانم، معیار چیه؟ معیار متعارف است دیگه. متعارف را باید در نظر بگیرید در ما یلبس و ما یؤکل. …
عجب! انس گذشته و آلیت قمار در ملتهای دیگر، این منشأ نشود که بگوید هنوز من محرز نیست برایم که دیگه عرف به شطرنج بگوید خرج من آلیة القمار؟ همین که شک بکنیم عرف میگوید خرج من آلیة القمار؛ استصحاب موضوعی جاری میکنیم.
و امام و آقای سیستانی بعد از علم به خروج از آلیت قمار هم، باز تکرار میکنم مناسب بود استصحاب حکمی جاری میکردند و آنهایی که آن روز به امام اشکالهای ناوارد گرفته بودند خوب بود اشکال میگرفتند که شما که استصحاب در شبهات حکمیه را قبول دارید شما دیگه چرا؟ این اشکال، فنی است اما برخی اشکالات دیگر فنی نبوده.
فرض سوم: بازی با غیر آلات قمار همراه با بردوباخت مالی
فرض سوم لعب با بردوباخت مالی است در غیر آلات قمار. خب مثالهای زیادی دارد: برداشتن وزنههای سنگین، وزنهبرداری، کشتیگیری، جنگ میان گوسفندان (شاخ میزنند به هم) جنگ خروسها، جنگ گاوها (گاوبازی)، مسابقه پرش.
شیخ انصاری: این بازی حرام است
مرحوم شیخ انصاری فرموده:
که ظاهر این است که بازی با بردوباخت در غیر آلات قمار هم حرام تکلیفی است و هم باطل است و پولی که میگیرند حرام است.
بعد فرموده است مرحوم بحرالعلوم در مصابیح الاحکام گفته لاخلاف فی حرمته و فساده.
بعد ایشان فرموده است که درست هم گفتهاند و ما هم معتقدیم بازی با بردوباخت مالی مطلقا حرام است مگر در آن موارد منصوص: اسبدوانی، تیراندازی و الخف و الحافر و الریش و النصل که بعدا توضیحش خواهد آمد. مرحوم شیخ شنا را استثناء نکردند؛ محل بحث است.
استدلال که کردند به عدهای از روایات استدلال شده.
دلیل اول: اجماع
البته این استدلال به قطع نظر از اجماع است ها!. چون ادعای اجماع شده در مهذب، در تنقیح، در مسالک، در تذکرة. و مرحوم شیخ میگوید و هو الحجة. اجماع در اینجا حجت است.
ولی مرحوم آقای خوئی میگوید نه، این اجماع، مدرکی است، این اجماع، حجت نیست. با قطع نظر از اجماع، ادله دیگر که مرحوم شیخ ذکر میکند، این است.
سؤال: …
جواب: اجماع منقول است و فوقش مدرکی است و اعتباری ندارد.
صاحب جواهر هم این اجماع را نپذیرفته. گفته بعید نیست بگوییم بازی با بردوباخت به غیر آلات قمار فاسد هست، سبب ملکیت آن رهان نمیشود ولی حرام تکلیفی نیست.
مرحوم شیخ میفرماید که بعض مشایخنا المعاصرین، اینجوری گفتند که باطل است ولی حرام تکلیفی نیست بازی با بردوباخت مالی در غیر آلات قمار و لکن نخیر، این درست نیست و مقتضای اجماع و ادله، حرمت تکلیفی آن است. اجماع را که عرض کردیم مدرکی است.
دلیل دوم: صدق عرفی قمار
اما ادله دیگر:
یک دلیل ایشان این است که ایشان میگوید عرفا قمار است. قمار یعنی بردوباخت مالی. ندارد با آلات قمار و قمار حرام است.
جواب (مرحوم امام): عدم صدق عرفی قمار بر مانند مسابقه خوشنویسی
امام قدس سره مناقشه کرده در این استدلال.
فرموده است که به چه دلیل شما میگویید قمار یقینا صادق است بر بردوباخت مالی در غیر آلات قمار؟
فرموده ما جزم داریم بر خوشنویسی جایزه تعیین کنند، بر خوشخوانی، دو نفر میگویند هر کدام این شعر را با آواز بهتری بخواند، این جایزه مال او باشد، تند رفتن، دویدن، میگوید هر کی بتواند بدود تا مثلا نیم ساعت برسد به این مقصد این جایزه را به او میدهیم،
کی عرف به این میگوید قمار؟ عرف که نمیگوید قمار. کلمات لغویین هم که مختلف است. بعضیها مطلق لعب مع الرهان را گفتند قمار بعضیها گفتند لعب به آلات قمار. به کلمات لغویین هم که نمیشود استدلال کرد.
این نقض امام قدس سره به مسابقه خوشنویسی و صوت و دویدن و اینها ممکن است جواب داده بشود: بعضی از اشیاء لعب نیست عرفا. ممکن است در مفهوم قمار لعب اخذ شده باشد. قمار ممکن است لعب باشد نه لعب به آلات متعارفه قمار، نه لعب به هر شیئی، با گردو بیایند بازی کنند با اینکه گردو از آلات قمار شمرده نمیشود ولی بازی است. ممکن است این دخالت داشته باشد، نشود قیاس کرد مسابقه بر خوشنویسی را به مواردی که لعب صدق میکند.
سؤال: …
جواب: دویدن هم بازی نیست. بازی است؟ … روشن نیست که اسبدوانی قمار است. ببینید! ما کار نداریم مرحوم شیخ چه فرمود. ما هستیم و فرمایش امام. نقضی که امام کردند فرمودند این موارد: مسابقه بر خوشنویسی، مسابقه بر دویدن، اینها قمار نیست. میگوییم شاید لعب نیست عرفا.
مشهور مثال که زدند، این مثالها: وزنهبرداری، این در کلام مرحوم شیخ و کلمات فقهاء ذکر شده، ما ذکر کردیم. اما دلیل اولشان صدق قمار بود. ما میگوییم ممکن است تفصیل بدهیم در صدق قمار لعب معتبر باشد اما نه لعب به خصوص آلات قمار؛ مطلق لعب. مطلق لعب مع الرهان قمار باشد. این احتمالش هست.
و لکن انصاف این است: همانطور که امام فرمودند واقعا صدق قمار محرز نیست بر لعب به غیر آلات قمار. شاید قمار در مفهومش اخذ شده، بازی با آلاتی که تعارف اللعب مع الرهان بها.
سؤال: …
جواب: بحث صدق عرفی قمار است که دلیل اول مرحوم شیخ است که بعد تمسک کرد به اطلاقات حرمت قمار. امام به این مناقشه کردند، ما هم میگوییم و لو نقض امام را ما جواب دادیم ابتدائا که ایشان نقض کرده به مواردی که لعب صدق نمیکند و شاید فرق کند با مواردی که لعب صدق میکند و لو به غیر آلات قمار ولی در نهایت ما میپذیریم احراز نمیشود صدق قمار بر حتی لعب به غیر آلات قمار.
ان قلت که این بیان شما دوری است.
چرا؟ برای اینکه میگویید آلات قمار، خب چه جور شد شطرنج آلات قمار؟ تعارف القمار به، پس اگر در صدق قمار شرط باشد که آنی که با او بازی میکنند آلة القمار باشد، دور میشود که. اول باید شطرنج آلة القمار باشد تا بعد بازی با او مع الرهان بشود قمار و تا بازی با او قمار نشود او آلة القمار نمیشود.
دقت میکنید اشکال چیه؟
اشکال این است: آقا! طبق این تشکیک شما که میگویید القمار هو اللعب مع الرهان بآلات القمار، خب این اخذ الشیء فی تعریف نفسه شد. مثلا شطرنج: شطرنج کی آلت قمار میشود؟ موقعی که متعارف باشد قمار با او، بعد میگویید قمار صدق نمیکند مگر با آلات قمار بازی کنیم، یعنی اول باید شطرنج آلات قمار باشد تا بازی با او بشود قمار و تا بازی با او متعارف نشود قمار او آلت قمار نمیشود.
این اشکال دور، حالا که آقا میفرمایند خوب اشکالی است پس بماند تا هفته بعد که چهارشنبه تعطیل است اما هفته بعد از آن (از سه شنبه و چهارشنبه هفته آینده تعطیل است) ان شاء الله این بحث را دنبال میکنیم
بحث خیلی مهمی است و سرنوشتساز است هم برای آنهایی که میخواهند پول در بیاورند هم برای دیگران.