فهرست مطالب

فهرست مطالب

تقریرات دروس خارج مدرسه فقهی امام محمد باقر علیه السلام

بسمه تعالی

درس خارج استاد شهیدی پور مدظله

موضوع: احکام طواف حائض /شرائط طواف /حج

 

فهرست مطالب:

حائض شدن در حال احرام و بعد آن.. 1

ادامه بررسی روایات.. 1

کلام مرحوم آیت الله تبریزی.. 1

مناقشه در کلام مرحوم تبریزی.. 3

روایات دال بر انقضاء وقت عمره تمتع در یوم الترویة. 4

طائفه اول: اول یوم الترویه زمان انقضاء است4

طائفه دوم: ظهر یوم الترویه زمان انقضاء است4

طائفه سوم: غروب یوم الترویه زمان انقضاء است5

طائفه چهارم: طلوع فجر روز عرفه، زمان انقضاء عمره تمتع است5

طائفه پنجم: آخرین لحظه وقوف در عرفات زمان انقضاء است5

خلاصه کلام مرحوم آیت الله تبریزی.. 6

دو احتمال در صحیحه ابن بزیع. 6

 

 

 

حائض شدن در حال احرام و بعد آن

ادامه بررسی روایات

کلام مرحوم آیت الله تبریزی

ایشان دو اشکال به صحیحه عجلان کرده و اولی را جواب داده و دومی را قبول کرده است، آن جا که فرموده:

در صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع مطالبی خلاف صحیحه عجلان و فضلاء آمده است: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْن‏إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَدْخُلُ مَكَّةَ- مُتَمَتِّعَةً فَتَحِيضُ قَبْلَ أَنْ تُحِلَّ مَتَى تَذْهَبُ مُتْعَتُهَا قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ ع يَقُولُ زَوَالَ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ وَ كَانَ مُوسَى ع يَقُولُ صَلَاةَ الْمَغْرِبِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ- فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَامَّةُ مَوَالِيكَ يَدْخُلُونَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- وَ يَطُوفُونَ وَ يَسْعَوْنَ ثُمَّ يُحْرِمُونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ زَوَالَ الشَّمْسِ فَذَكَرْتُ لَهُ رِوَايَةَ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ فَقَالَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ ذَهَبَتِ الْمُتْعَةُ فَقُلْتُ فَهِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا أَوْ تُجَدِّدُ إِحْرَامَهَا لِلْحَجِّ فَقَالَ لَا هِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا قُلْتُ فَعَلَيْهَا هَدْيٌ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ تُحِبَّ أَنْ تَطَوَّعَ ثُمَّ قَالَ أَمَّا نَحْنُ فَإِذَا رَأَيْنَا هِلَالَ ذِي الْحِجَّةِ- قَبْلَ أَنْ نُحْرِمَ فَاتَتْنَا الْمُتْعَةُ. [1]

در این روایت تاکید شده که در ظهر یوم الترویة وقت عمره تمتع به اتمام می رسد و این با روایت دیگری از عجلان منافات دارد که در روایت ابن بزیع به آن اشاره شده است: وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ دُرُسْتَ عَنْ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِذَا اعْتَمَرَتِ الْمَرْأَةُ ثُمَّ اعْتَلَّتْ قَبْلَ أَنْ تَطُوفَ قَدَّمَتِ السَّعْيَ وَ شَهِدَتِ الْمَنَاسِكَ فَإِذَا طَهُرَتْ وَ انْصَرَفَتْ مِنَ الْحَجِّ قَضَتْ طَوَافَ الْعُمْرَةِ وَ طَوَافَ الْحَجِّ وَ طَوَافَ النِّسَاءِ ثُمَّ أَحَلَّتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ. [2]

یعنی در روایت اسماعیل بن بزیع امام علیه السلام نفی روایت عجلان فرمود و ما چگونه بگوییم بر طبق روایت عجلان باید سعی و تقصیر را مقدم کند و بعد از رجوع از منی، طواف را قضاء کند؟!

مخصوصا که در انتهاء روایت ابن بزیع فرموده: فَقَالَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ ذَهَبَتِ الْمُتْعَةُ فَقُلْتُ فَهِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا أَوْ تُجَدِّدُ إِحْرَامَهَا لِلْحَجِّ فَقَالَ لَا هِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا قُلْتُ فَعَلَيْهَا هَدْيٌ قَالَ لَا.

یعنی اگر حائض تا ظهر یوم الترویة پاک نشود، حج او حج افراد است، با این که در روایت عجلان آمده بود که زن حائض باید سعی و تقصیر کند، اما حضرت این روایت را نپذیرفت و اصرار کرد بر این که ظهر یوم الترویة زمان عمره تمتع می گذرد و حج او حج افراد است.

بعد ایشان از این اشکال جواب داده که صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع معارض است با روایتی که می گوید زوال یوم العرفة، زمان انقضاء عمره تمتع است و لذا روایت ابن بزیع باید بر حج مستحب حمل شود، یعنی در ظهر یوم الترویة مستحب است عدول به حج افراد کند.

اشکال دوم ایشان این است که در صحیحه فضلاء، محور یوم الترویة قرار داده شده است که اگر تا این روز پاک نشد، باید سعی و تقصیر کند و محرم به حج تمتع شود و طواف را بعد از رجوع از منی قضاء کند، در حالی که در برخی موارد ممکن است زن تا صبح یا شب عرفه پاک شود و بتواند اعمال عمره تمتع را به طور کامل انجام دهد، لذا این صحیحه قابل اخذ نیست، زیرا طبق روایات زمان عمره تمتع تا ظهر روز عرفه ادامه دارد.

در صحیحه عجلان نیز یوم الترویة محور قرار داده شده است (مقصود همان روایتی است که مکرر مورد بحث قرار گرفت و نه روایت عجلان که در روایت ابن بزیع به آن اشاره شده و در آن سخنی از یوم الترویة نیامده است) و لذا این دو صحیحه بر حج مستحب حمل می شود.

خصوصا که در ذیل صحیحه ابن بزیع آمده: ثُمَّ قَالَ أَمَّا نَحْنُ فَإِذَا رَأَيْنَا هِلَالَ ذِي الْحِجَّةِ- قَبْلَ أَنْ نُحْرِمَ فَاتَتْنَا الْمُتْعَةُ.

یعنی ما اهل مدینه (نه ما اهل بیت، زیرا اهل بیت بودن در این جهت خصوصیتی ندارد) اگر به هنگام رویت هلال ذی الحجة محرم شویم، وقتی به مکه برسیم، (که از مسجد شجره تا مکه هشت روز زمان می برده است) زمان عمره تمتع از ما فوت می شود، در حالی که قطعا تا روز هشتم فوت تمتع نمی شود و لذا باید حمل بر استحباب شود.

البته ایشان جوابی از اشکال دوم داده که شاید گفته شود صحیحه عجلان و فضلاء دو مدلول دارد، یکی این که اگر زنی بعد از احرام حیض شود و حیضش تا انتهاء زمان عمره تمتع ادامه پیدا کند، سعی و تقصیر می کند و یک مطلب هم دارد که انتهاء زمان عمره تمتع، یوم الترویة است، این مدلول دوم معارض دارد، اما مطلب اول که معارض ندارد و دلیلی بر عدم اخذ آن وجود ندارد.

ولی خود ایشان این جواب را خالی از تامل ندانسته است، یعنی تفکیک این صحیحه به دو مطلب شاید عرفی نباشد، بلکه صحیحه در ضمن یک مطلب نکات فوق را فرموده و این ما هستیم که آن را تحلیل به دو مطلب مستقل می کنیم، و گرنه عرفا یک مطلب بیشتر نیست.

مناقشه در کلام مرحوم تبریزی

اولا: اگر اشکال ایشان تمام باشد، گرچه صحیحه عجلان و فضلاء

معارض دارد، اما صحیحه جمیل هم معارض دارد، زیرا در آن هم محور یوم الترویة قرار گرفته است، مگر گفته شود که معتبره اسحاق بن عمار که یوم الترویة ندارد و آن بلامعارض می ماند و یا گفته شود که ظاهر صحیحه جمیل این است که حیض زن تا بعد از اعمال حج ادامه پیدا کرده است.

اما به نظر ما معتبره اسحاق بن عمار خودش طرف معارضه است، زیرا صحیحه عجلان علاوه بر معارضه با ما ذکر، با معتبره اسحاق بن عمار هم معارضه دارد.

ثانیا: ایشان به اشکال اول جواب داد که صحیحه ابن بزیع معارض دارد و لذا اشکال از ناحیه ابن بزیع به صحیحه عجلان و فضلاء وارد نمی شود و معارض با این ها نمی شود، در حالی که این نادرست است، بلکه معارضه باید ثلاثی مطرح شود، و نمی شود گفت چون روایت ابن بزیع معارض دارد، نمی تواند با صحیحه عجلان معارض شود، بلکه صحیحه عجلان و ابن بزیع و روایات دیگر که معارض با روایت ابن بزیع است، همه با هم معارضه می کنند و به عبارت دیگر، صحیحه ابن بزیع دو معارض پیدا می کند و همه این سه دسته روایت با هم معارضه و تساقط می کنند.

روایات دال بر انقضاء وقت عمره تمتع در یوم الترویة

بررسی روایات وارده در باب: روایاتی که مفادش انقضاء وقت عمره تمتع یوم الترویة است، حدودا هفت طائفه است:

طائفه اول: اول یوم الترویه زمان انقضاء است

اطلاق برخی روایات اقتضاء می کند که اول یوم الترویة، زمان انقضاء وقت عمره تمتع است، مثل صحیحه جمیل: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْن‏ أَبِي عُمَيْرٍ وَ فَضَالَةَ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ إِذَا قَدِمَتْ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- قَالَ تَمْضِي كَمَا هِيَ إِلَى عَرَفَاتٍ فَتَجْعَلُهَا حَجَّةً ثُمَّ تُقِيمُ حَتَّى تَطْهُرَ فَتَخْرُجُ إِلَى التَّنْعِيمِ فَتُحْرِمُ فَتَجْعَلُهَا عُمْرَةً قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ. [3]

به این توضیح که زن حائض که علم ندارد تا فردا پاک می شود یا نه و لذا امام علیه السلام فرموده حج تو حج افراد است و برو به عرفات. و یوم الترویة نیز اطلاق دارد و شامل ابتداء روز هم می شود، لذا بنا بر طائفه اول، همان ابتداء روز، زمان عمره تمتع فوت می شود.

طائفه دوم: ظهر یوم الترویه زمان انقضاء است

این طائفه می گوید ظهر یوم الترویة زمان انقضاء وقت عمره تمتع است.

صحیحه اسماعیل بن بزیع: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْن‏إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَدْخُلُ مَكَّةَ- مُتَمَتِّعَةً فَتَحِيضُ قَبْلَ أَنْ تُحِلَّ مَتَى تَذْهَبُ مُتْعَتُهَا قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ ع يَقُولُ زَوَالَ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ وَ كَانَ مُوسَى ع يَقُولُ صَلَاةَ الْمَغْرِبِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَةِ- فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَامَّةُ مَوَالِيكَ يَدْخُلُونَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- وَ يَطُوفُونَ وَ يَسْعَوْنَ ثُمَّ يُحْرِمُونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ زَوَالَ الشَّمْسِ فَذَكَرْتُ لَهُ رِوَايَةَ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ فَقَالَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ ذَهَبَتِ الْمُتْعَةُ فَقُلْتُ فَهِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا أَوْ تُجَدِّدُ إِحْرَامَهَا لِلْحَجِّ فَقَالَ لَا هِيَ عَلَى إِحْرَامِهَا قُلْتُ فَعَلَيْهَا هَدْيٌ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ تُحِبَّ أَنْ تَطَوَّعَ ثُمَّ قَالَ أَمَّا نَحْنُ فَإِذَا رَأَيْنَا هِلَالَ ذِي الْحِجَّةِ- قَبْلَ أَنْ نُحْرِمَ فَاتَتْنَا الْمُتْعَةُ. [4]

لکن ما شبهه ای در این صحیحه داریم که شاید مشمول ما سمعتم منی یشبه قول الناس ففیه التقیة باشد، زیرا این روایت شبیه به نظر عامه است و از آن رائحه تقیه استشمام می شود.

این که می فرماید جعفر این را می گفت و موسی این را می گفت شبیه کلمات عامه است که نقل فتوا می کردند و خصوصا با تعبیر به جعفر و موسی و این که بیان اختلاف دو امام را بیان می کند و لذا احتمال تقیه در این روایت قوی است.

طائفه سوم: غروب یوم الترویه زمان انقضاء است

این طائفه می گوید غروب آفتاب یوم الترویة، انتهاء زمان عمره تمتع است مثل صحیحه عیص بن قاسم: َ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتَمَتِّعِ يَقْدَمُ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ صَلَاةَ الْعَصْرِ تَفُوتُهُ الْمُتْعَةُ فَقَالَ لَا لَهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ غُرُوبِ الشَّمْسِ وَ قَالَ قَدْ صَنَعَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص. [5]

طائفه چهارم: طلوع فجر روز عرفه، زمان انقضاء عمره تمتع است

این طائفه می گوید طلوع فجر روز عرفه، زمان انقضاء وقت عمره تمتع است، صحیحه محمد بن مسلم: وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى مَتَى يَكُونُ لِلْحَاجِّ عُمْرَةٌ قَالَ إِلَى السَّحَرِ مِنْ لَيْلَةِ عَرَفَةَ. [6]

طائفه پنجم: آخرین لحظه وقوف در عرفات زمان انقضاء است

این طائفه می گوید آخرین لحظه ای که وقوف به عرفات درک شود، زمان انقضاء وقت عمره تمتع است، صحیحه حلبی: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُتَمَتِّعُ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ- وَ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ مَا أَدْرَكَ النَّاسَ بِمِنًى. [7]

ادراک مردم به منی خصوصیتی ندارد و به این معناست که تا زمانی وقت عمره تمتع ادامه دارد که بتوانی با مردم به عرفات بروی و عرفات را درک کنی و مردم هم صبح عرفه از منی به سمت عرفات می رفته اند تا ادراک اختیاری بکنند.

روایت ابی بصیر: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ تَجِي‏ءُ مُتَمَتِّعَةً فَتَطْمَثُ قَبْلَ أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ فَيَكُونُ طُهْرُهَا لَيْلَةَ عَرَفَةَ- فَقَالَ إِنْ كَانَتْ تَعْلَمُ أَنَّهَا تَطْهُرُ وَ تَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ تُحِلُّ مِنْ إِحْرَامِهَا وَ تَلْحَقُ النَّاسَ بِمِنًى فَلْتَفْعَلْ. [8]

البته این روایت را صدوق از ابن ابی عمیر از علی بن ابی حمزة بطائنی نقل می کند که هم ابن ابی عمیر از غیر از ثقه نقل نمی کند و معلوم می شود که زمان استقامت رای، از او نقل کرده و همچنین استصحاب وثاقت هم دارد. علاوه بر این که نقل شیخ در تهذیب هم وجود دارد، البته این نقل باید سقطی داشته باشد، زیرا در برخی نقل های دیگر «عن بعض اصحابه» در سند آمده و شاید همین علی بن ابی حمزة باشد که البته به نظر ما مشکلی ندارد.

خلاصه کلام مرحوم آیت الله تبریزی

روایت عجلان به دو متن و سند نقل شده است، یکی همان که ما مکررا به صحیحه عجلان از آن تعبیر کردیم و در آن یوم الترویة دارد و دیگری که در آن یوم الترویة ندارد و مرحوم آیت الله تبریزی فرموده روایت عجلان که در صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع به آن اشاره شده، همین روایتی است که در آن یوم الترویة نیامده است و امام رضا علیه السلام نیز این روایت را نپذیرفت و تاکید که در زوال روز هشتم، زمان عمره حائض منقضی می شود و بعد ایشان فرموده چون صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع معارض دارد، حمل بر حج مستحب می شود.

البته سند این روایت نیز معتبر است، زیرا فقط درست بن ابی منصور در سند روایت واقع شده که او هم ثقه است و علی بن حسن طاطری از او نقل دارد و شیخ طوسی گفته: علي بن الحسن الطاطري، الكوفي، كان واقفيّا، شديد العناد في مذهبه، صعب العصبيّة على من خالفه من الإماميّة! و له كتب كثيرة في نصرة مذهبه، و له كتب في الفقه، رواها عن الرجال الموثوق بهم و برواياتهم[9] که یکی از آن ها درست بن منصور است و همچنین ابن ابی عمیر و صفوان نیز از او نقل دارند که به شهادت شیخ طوسی جز از ثقه نقل نمی کرده اند.

دو احتمال در صحیحه ابن بزیع

دو احتمال در صحیحه ابن بزیع وجود دارد:

احتمال اول: سوال از این باشد که چه زمانی وقت عمره تمتع از بین می رود به این معنا که اگر تا آن زمان پاک نشد، باید عدول به حج افراد کند و امام علیه السلام بفرماید ظهر روز هشتم زمان انقضاء وقت عمره تمتع است و بعد ابن بزیع سوال کند که عجلان نقل کرده که زن حائض هم عمره تمتع دارد و می تواند سعی و تقصیر کند، و طواف را بعدا قضاء کند، اما امام علیه السلام نپذیرفته باشند و بفرمایند که باید عدول به حج افراد کند.

بنا بر این احتمال، صحیحه ابن بزیع مخالف با هر دو متن روایت عجلان است و بعید هم نیست که مراد ابن بزیع از روایت عجلان، همان صحیحه عجلان باشد که در آن یوم الترویة آمده است، زیرا خود محمد بن اسماعیل بن بزیع در سند آن قرار دارد، اما در سند روایت دوم عجلان، محمد بن اسماعیل بن بزیع قرار ندارد.

و وجهی هم نخواهد داشت که صحیحه ابن بزیع را حمل بر استحباب کنیم و بنا بر این احتمال گفتیم که این دو معارض خواهد شد و وجود معارض برای صحیحه ابن بزیع هم مشکلی حل نمی کند، بله معارضه ثلاثی می شود.

احتمال دوم: که احتمال متعین و صحیح است این است که سوال از این باشد که چه زمانی وقت عمره تمتع حائض تمام می گردد که اگر باید صبر کند، طوری نباشد که عمره از او فوت شود و امام علیه السلام فرمود ظهر روز هشتم، نه به این معنا که اگر تا آن زمان پاک نشد، باید عدول به حج افراد کند، زیرا خلاف ظاهر است و با ثم ذکرت له روایة عجلان نمی سازد

زیرا اصل مفروض ابن بزیع در سوال بنابر احتمال اول باید این باشد که چه زمانی عمره تمتع زن حائض از بین می رود که اگر پاک نشود، تبدیل به حج افراد می شود، و این سوال مربوط به کسی است که مطلب برایش معلوم باشد و فقط زمان را نداند، در حالی که روایت عجلان اصلا یک نوع دیگری از حج تمتع را بیان می کند و لذا متی تذهب متعتها سوال از این است که این زن تا چه زمانی وقت انجام عمره تمتع دارد که دیگر بعد از آن عمره اش از بین می رود و برای این می پرسد که بداند در آن لحظات آخر چه باید بکند.

بنابر این احتمال، این که ابن بزیع ذکر روایت عجلان کرده، اولا: معلوم نیست از این باب باشد که با کلام امام رضا علیه السلام مخالف بوده، بلکه شاید فقط می خواسته بفهمد که تسعی و تقصر که در روایت عجلان آمده درست است یا نه، نه این که مخالفتی بین کلام حضرت و روایت عجلان دیده باشد.

ثانیا: بر فرض که خبر عجلان را به عنوان خبر مخالف بیان کرده باشد، شاید از این باب بوده که در هیچ یک از دو روایت عجلان سخن از ظهر هشتم نیست، در صحیحه عجلان سخن از یوم الترویة است، ولی ظهر یوم الترویة مطرح نشده و ممکن است عصر یوم الترویة سعی کند و در روایت دیگر عجلان هم که اصلا یوم الترویة ذکر نشده است و امام علیه السلام در جواب می فرماید ظهر یوم الترویة زمان ذهاب عمره است و رد خبر عجلان نمی کند، بلکه می گوید خبر عجلان درست که باید سعی و تقصیر را مقدم کند، اما مواظب باشد که زمان عمره نگذرد و آن نیز ظهر یوم الترویة است، نه این که یا باید پاک شود و یا حج او حج او افراد است.

بعد ابن بزیع می پرسد: فهی علی احرامها یعنی اگر تا ظهر عرفه نه پاک شد و نه سعی کرد، آیا احرامش باطل است و یا تبدیل به حج افراد می شود و امام علیه السلام فرمود خود به خود تبدیل به حج افراد می شود، ولی نگفته که قبل از ظهر یوم الترویة نمی تواند سعی و تقصیر کند.

لذا صحیحه ابن بزیع قیدی به صحیحه عجلان که مطلقا یوم الترویة را زمان انقضاء وقت عمره تمتع مطرح نموده می زند و آن قید این است که ظهر یوم الترویة زمان عمره تمتع از بین می رود.

فقط این اشکال می ماند که برخی روایات، زمان انقضاء عمره تمتع را دیرتر از ظهر روز هشتم می داند و باید تعارض این روایات حل شود.

 

 

 

 



[1] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص299، أبواب وُجُوبِ عُدُولِ الْمُتَمَتِّعِ إِلَى الْإِفْرَادِ مَعَ الِاضْطِرَارِ …، باب21، ح14، ط آل البيت.

[2] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج13، ص449، أبواب أَحْكَامِ مَنْ مَنَعَهَا الْحَيْضُ مِنَ الطَّوَافِ‌، باب84، ح3، ط آل البيت.

[3] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص296، أبواب وُجُوبِ عُدُولِ الْمُتَمَتِّعِ إِلَى الْإِفْرَادِ..، باب21، ح2، ط آل البيت.

[4] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص299، أبواب وُجُوبِ عُدُولِ الْمُتَمَتِّعِ إِلَى الْإِفْرَادِ …، باب21، ح14، ط آل البيت.

 

[5] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص294، أبواب اسْتِحْبَابِ كَوْنِ إِحْرَامِ الْمُتَمَتِّعِ بِالْحَجِّ…، باب20، ح، ط آل البيت.

[6] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص293، أبواب اسْتِحْبَابِ كَوْنِ إِحْرَامِ الْمُتَمَتِّعِ…، باب20، ح، ط آل البيت.

[7] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص293، أبواب اسْتِحْبَابِ كَوْنِ إِحْرَامِ الْمُتَمَتِّعِ…، باب20، ح8، ط آل البيت.

[8] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج11، ص292، أبواب اسْتِحْبَابِ كَوْنِ إِحْرَامِ الْمُتَمَتِّعِ…، باب20، ح، ط آل البيت.

[9] الفهرست (للشيخ الطوسي)، ص: 92